یادداشتهای یک editman خوانساری

پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

علی حاتمی

پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۵۸ ق.ظ
چند تا دیالوگ ماندگار و دوست داشتنی از شاعر سینمای ایران :


دلشدگان :

کاش این دنیا هم مثل یک جعبه موسیقی بود، همه صداها آهنگ بود، همه حرف ها ترانه

فیلم حاجی واشنگتن :

فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟ مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده. چشم ها خمار از تراخم است. چهره ها تکیده از تریاک. ملیجک در گلدان نقره می شاشد. چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله اخته؟ خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، گدایی که خودش شغلی است. مملکت عن قریب تکه تکه می شود..

مادر :

ماه منیر: وقـــــــت رفتن نیست مــــــادر....... ما تـــــازه دور هـــم جمــــع شدیم .

هزاردستان:

ابوالفتح (علی نصیریان): پیروزی رؤیت می‌شود، حتی اگر در کاسه چشمان من و تو گیاه روییده باشد.

مادر :

محمدابراهیم (محمدعلی کشاورز) : خورشید دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نمی‌شه ، مهتابیش اضطراریه ، دوساعته باتریش سه‌ست ، بذارین حال کنه این دمای آخر ، حال و وضع ترنجبین بانو عینهو وقت اضافیه بازیه فیناله ، آجیل مشگل گشاشم پنالتیه ، گیرم اینجور وجودا ، موتورشون رولز رویسه ، تخته گازم نرفتن سربالایی زندگی رو ، دینامشون هم وصله به برق توکل ، اینه که حکمتش پنالتیه ، یه شوت سنگین گله ، گلشم تاج گله !

یکی از دیالوگ های زیبای فیلم کمال الملک:

دریغ همه ی عمر یک نظر به زیر پا نینداختم.... یار محمد- خطاب به کمال الملک: استاد، قالیچه به خواست خدا تموم شد. عهد کرده بودم اگر زنده ماندم و قالیچه تمام شد، با خاک پای شما تبرک بشه. آقـا قـدم رنجه بفرمایید، گرچه این زیرپایی شأن استادان هنر نیست کمال الملک خطاب به یارمحمد: استاد تویی، هنر، این فرشه، شاهکار این تابلوست. دریغ همه ی عمر یک نظر به زیر پا نینداختم. هنر این ذوق گسترده ست، شاهکار، کار توست یار محمد، نه کار من.

دلشدگان :

مکالمه آخر خسرو خان رهامی را با همسرش:

همسر خسرو خان :این جامه دان فقط رخت ها رو از این خونه می بره یا همه خاطرات رو؟ خسرو خان: دلم گرو، برای بردن این چند جامه. همسر خسروخان:دل باخته رو کی برمی داره؟ خسرو خان: صاحب دل ، جان اینجاست ، من فقط تنم رو می برم...

سوته دلان :

مجید: یک دو سه چار آزمایش میکنم ، ماچت کنم ماچت میکنماااااا

مادر :

سفارش مادر در شب آخر: یه بشقاب بکش بذار کنار ، مادر ، غلامرضا نصف شب گشنه اش میشه. تنگم آب کن واسه جلال الدین ، برای محمد ابراهیم ام زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکما قرصاشو بخوره ، بیخوابی نزنه به سرش. ببین دادشتون هم چی می خواد مهیا کنین. سر شب بخوابین بچه ها که بتونین صبح زود پاشین ، فردا خیلی کار دارین..

سوته دلان :

التماس دعا ، خوش به سعادتتون که میرین روضه ، جاتون وسط بهشته ، ما که دنیامون شده آخرت یزید ، کیه مارو ببره روضه ، مجید آقا تو رو چه به روضه ، روضه خودتی ، گریه کن نداری ، والا خودت مصیبتی ... داداش حبیب اهل روضه نیست ، فقط سر خاک آقام دستمال گرفته بود دستش ، میزد تو پیشونیش ... شب چهلم عینک زده بود چشاشو کسی نبینه گریه کرده ، بعد آقام ، نشست پای روضه منو غم منو خورد ، من بدبخت سرسخت ، خب ، چشی تر کردیم ، ثوابش برسه به حساب داداش حبیبم که اهل روضه نیست ...

  • سید شهاب دادگستر

نظرات (۶)

از اینکه حس خیلی خوبی بهم دست داد و روحم تازه شد از شا تشکر میکنم..
خیلی کیف کردم. مثل حس غلتیدن توی یه کوه روی سی چهل سانت برف که فقط آسمونو میبینی و برف.موفق باشید
دیالوگ های مادر رو دوست دارم چون کوچه بازاری تره .تبریک ...البته به نابغه سینمای ایران
عالی عالی! ممنون.
بخصوص مال سوته دلان! "ما که دنیامون شده آخرت یزید"!
خوش به سعادتتون که میرین روضه...
عالی عالی...
هر کدوم ارزش یه پست جدا گانه داشت تا بشه بهتر در موردشون حرف زد و شنید.
شاعر سینمای ایران
عاشق شعراشم.
مثل شعرای حافظ و سعدی و ... هنوز سرشار از حرفای تازه س.
روحش شاد بزرگ مرد سینمای ایران.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
div>