یادداشتهای یک editman خوانساری

پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

کنسرت

چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۳۱ ب.ظ
ساعت 10 صبح
شهر خوانسار همچنان در آرامش کامل ،
نسیم خنک و صدای آب از مسیر رودخانه ای که در مرکز شهر جریان دارد .
کمی آنطرفتر اما صدای سازهای اصیل به گوش میرسد .
صدایی که اگر خوب دقت کنی ، از سرپنجه های شیرین ساکنین همین شهر خبر میدهد .


یکی از مغازه داران میگوید :
شب گذشته برای دیدن کنسرتی به گلپایگان رفتیم .من و چهار نفر از دوستان .
جاتون خالی ، تو سالن اداره فرهنگ و ارشاد گلپایگان جای سوزن انداختن نبود .
صادق شاه ولایتی کمانچه میزد . حمید بنی هاشمی ویلن و آصف هم سنتور .
محرابی هم آواز بود و دوتای دیگه رو یادم نیست .


به احتمال زیاد و چنین مشهود است که شهر همسایه ، با توجه به
فرارسیدن ایام شعبانیه کوشیده است تا به این بهانه کنسرتی اما با به کار گیری نیروهای
بومی و غیر بومی ترتیب دهد ، و با درایت رئیس اداره فرهنگ آن شهر از اعتراضات مردمی کاسته
و نشاط اجتماعی را به شهر بازگرداند .

مغازه دار میگوید :
ما به این که تو خونسار ما موسیقی برگزار نمیشه اعتراض داریم .
چرا باید خواننده های موسیقی سنتی خونه نشین باشند ؟


سوالی که در ذهن شهرنشینان خوانساری نقش میبندد حکایت از چراهایی دارد
که مسئولین فرهنگی و هنرمندان این عرصه باید به آن پاسخ دهند .

 این درحالیست که خوانسار تنها شهر مدعی آواز اصیل و موسیقی ایرانی، در حسرت شنیدن
صدای ساز هنرمندانش در سکوت کامل به سر میبرد .







  • سید شهاب دادگستر

نظرات (۱۱)

  • مردمان رباط
  • سلام ممنون از دوستان چشم سر فرصت والبته ظرف یک ماه آینده در وبلاگم به موضوع فوق بطور جدی اشاره خواهم کرد.تا آنروز خدانگهدار
    پاسخ:
    انشا الله .
  • مردمان رباط
  • پاسخ:
    سلام اخوی
    جدای اینکه از معنای برخی از کلمات سر در نیاوردم (متطلست وثغور ) اما متوجه شدم که شما مشکلات را بر دوش حس ناسیونالیسم گذاشته اید .
    اگر نان به نرخ روز نخوریم مشکلات حل میشود .
    اما شما که بربط(عود) را جزو ادوات موسیقیایی ایام محرم میدانید و یا با پراکنده کردن ادارات دولتی موافقید ،(در تمام دنیا و حتی در ایران و شهرهای همجوار ، سیاست دولتها به متمرکز کردن ادارات در یک نقطه بوده جهت رفاه حال شهروندان) چطور بیان یک واقعیت تلخ را پرداختن به هجویات حرفی میدانید ؟
    چرا فکر میکنید همه هیچوقت حضور ندارند ؟
    چرا حضور را فقط در مناسبتها میبینید ؟
    افتخار همکاری با دوستان و هنرمندان گلپایگانی همیشه برای حقیر باعث خیر و برکت بوده و در این زمینه هیچ گونه تعصبی ندارم .
    پیشنهاد میکنم ضمن بازخوانی پست مورد نظر در ایراد خود تجدید نظر کنید .
    از اینجا ببعد با اجازه بترتیب پاسخ میدهم
    سلام سید بزرگوار
    متطلست یک اشتباه تایپسیت پوزش میخام اصل آن مطلبست
    ثغور هم معنی حدود مرزست وکاربردجغرافیائی وحقوقی دارد البته من در اینجا از آن استفاده کردم
    دقیق متوجه شدی همین الان هم معتقدم در بسیاری از موارد درک ناصحیح برخی ادمها در شهر خوانسار با واژه ناسیونالیستی دمار از روزگار همه من وشما در آورده چنانچه مایل به ادامه بحث در این زمینه میباشید بنده با کمال والبته با در نظر گرفتن حد حدود ومیزان آن موافقم .
    گفته اید که اگر نان به .......این جنبه سوال دارد مشخص کنید تا پاسخ مناسب دهم اما اگر منظورتان من هستم بنده نانم را از قبل خودم میخورم وامداریم به شهداست وبس .
    قصه بربط چیه بگذارید واضح براتون بگم من موسیقی را از دو جهت خیلی دوست دارم اولا این هنر ذاتی در خانواده بنده نهفته است خواهش میکنم در این رابطه خودتان تحقیقی در مورد دو تن از برادرانم اقای نصراله اورعی واقای یداله اورعی وصدای دلنشین وتمام شش دانگ ایشان را جزئ برنامه اتان قرار دهید افراد فوق الذکر در سالهای 54 دقیقا 3سال قبل از انقلاب از طریق برنامه گلهای رادیو دعوت به همکاری شدند لاکن مرحوم ابوی مخالفت نمودند واین دو برادر عزیزم که هم اکنون دوران کهولت سنی را با سر سلامتی سپری میکنند علاوه براینکه خود دستی براین هنر دارند اما گوش دادن به اواز ابر مرد مخملین حنجره ایران بعنی ایرج را مایه ارامش میدانند البته مردان دیگری چون بنان وتاج اصفهانی وسایر خوانندگان اصیل را در صندوق دل دارند با این حکایت خاستم نظر شما را اصلاح کنم که نواختن بربط وتنبک وازگون برروی شترهای روزهای محرم به حسب ظاهر خوشایند دین نباشد اما همانطورکه میبینید فعلا هیچ گروهی جلوی این رسم را نگرفته بله من استاد اخلاقم مرحوم ایت اله ........هم با این کار مخالف بودند وهم با شبه خوانی مراسم قودجان مخالف بودند بازهم بگویم برادر عزیز رسمست وقتی یک نفر از یک خانواده برحمت خدا میرود تمام اعضای نسبی وسببی درجه اول ان مرحوم تا حداقل یک هفته خودرا از گوش دادن به اهنگ محروم میکنند حتی تا مرز خندیدن را مشکل میدانند شما اسم این تناقضها را چه میگذارید خب سفسطه به چه میگویند چطور در زمان شهادت سید االشهدا موسیقی گوش دادن حرامست اما به مجرد اینکه ماه محرم وصفر تمام شد اواز آزاد میشود در بین همه این به چه معناست کسیکه در مراتب بالای دولتی دست به ارتشا ویا حذف حقوق روستا نشینان را بر انان حرام کرده وهمان را در شهر جایز میداند از نظر شما چه جایگاهی دارد
    با پوزش از شما که مطلب مرا در مثال زده شده متوجه نشدید اینجا برای شما بگویم با با گفتن این مثال خواستم فضای حاکم را برای شما بگویم نه اینکه وارد عیب و نقص این بخشنامه شوم من میگویم هر طرحی که در خوانسار میاید اول مورد بررسی یک سری از خانین قرار گرفته وسپس مورد اطلاع رسانی مردم واقع میشود اگر تازه بشود در موارد زیاد که همین مثال یکی از انها بود انقدر در حق همه جفا شده که نگو ونپرس اما توضیح اینکه شما میگید مطابق قوانین تمرکز دادن به ادارت در دولت تودین شده را با استناد به من نشان دهید تا بنده پاسخی که به شما نشان دهد چگونه خودشان در هم کوبنده آئین نهامه های درون سازمانی هستند .اینجاجازه بدهید با یک طرح سوال بحث را در میان انانیکه ممکنست همچون شما بیاندیشند معرکه ی علمی در بیافکنیم
    سوالم اینست
     اقای سید گرامی اگر دولتی در هیتش تصمیمی برای سرتا سر کشور گرفتند وانرا را از طریق ومجاری دبیرخانه ای تا حد فرمانداری شهرستان های موجود در کشور انتقال دادند به این معنیست همه مکلف به اجرای ان هستند  حتی با قید جمله اجرای کامل آن بر همه لازمست دوست دارم نظرتان را بدانم
    آفرین مرحبا دقیق فرمودید من با توجه به شناختم از گذشته،فکرم  همینست که شما بخوبی بدان اشاره نمودید من معتقدم که اگر همه با رعایت همه موازین خودرا در به مسئولین نشان دهند یقینا همه چیز در جای عدالت مدارانه میچرخد ،اگر شما برخلاف فکر من میاندیشید دوست میدارم نگاهتان که هم تئوری علمی وهم در عمل بشود انرا نشان داد بدانم چیست شاید من سوار قطار انیشه شما بشوم واز بابت اینکه روشن شده ام حتی در وبلاگ بطور خاص به آن بپردازم بنا براین هیچ ادعائی ندارم ومیدان برای رسیدن به روشنائی باید روشنائی باشد
     اینکه فرمودید چرا حضور را فقط در مناسبتها میدانید را متوجه نشدم شاید شمل بد برادشت کرده اید البته حضور در مناسبتهاست والا الان تویه مثلا ابن الرضا کسی داره سینه میزنه یا مثلا هیت ابوالفضا الان داره دون دوگوله میده اگه اینجوریه بگید تا من همین الان بیام ترمینال خودم برسونم هیئت (از بابت مزاحم غذر میخام )
    من نگفتم که خیلی ناراحتم چون ما رفتیم گلپایگان برانمه اجرا کردیم امگار شما فقط جمله اول منو تفسیر کردید دیگه بقیه را بیخیال شدیها سید عزیز عرض من با طعنه زده شده ام حکایت غریب ماندن هنر جوانان خوانساری را تبیین میکنند نه وحدت بین مردم گلپایگان ومردم خوانسار را
     شما اخرین جمله اتان به من یک پیشنهادبود مبنی بر دقت وبازنگری خب میبینید که من این کار را کردم بنده نیز این تقا ضا را از شما دارم البته با همان جمله خودتان((پیشنهاد میکنم ضمن بازخوانی پست مورد نظر در ایراد خود تجدید نظر کنید))
    سید عزیز من خصلتا عادت دارم متنهای تا حد 32یا 3 صفحه ای را بدون تنظیم قبلی شروع به نگارش کنم البته بارها نیز چوبش را خورده ام ولی امیدارم کم کم این نقیصه را برطرف کنم
    سید شهر دادگستر عزیزم از بابت دقتی که بر نظرم داشتید ممنونم
     شما چون دوستدار هنر هستید بدیه است که با معرفی  (دو برادر هنرمندم )قصد بدی داشتم غیر از تفهیم ورفع ابهامات .
    ومن الله التوفیق

    پاسخ:
    علیک سلام
    بنده به واسطه شغلم که عموما مستند سازیست ، از ایراد حرفهای بی پایه و اساس بیزارم .
    در پستی که منتشر شد ، آنچه که دیده شد و شنیده شد بود و با سند عکس به روئیت رسید .
    ترجیحا در باب مسائلی که اساس اختلاف را قوی میکند وارد نمیشوم هرچند سندی داشته باشم .مثلا همین بحث محله ای .
    نان به نرخ روز منظور کسانی هستند که نان به نرخ روز میخورند .شما به خود نگیرید .
    ای کاش شما هم از صدای اخوان اورعی و زندگینامه آنها اسنادی منتشر میکردید به جهت استفاده عموم از هنر بی مانند شهروندان خوانساری .
    خداوند میفرماید : پس از اتمام کار مهمی ، کار مهم دیگری را آغاز کنید و در آن کارها به خدا توکل کنید .
    دیروز برای دیدار با یکی از اساتید خوشنویسی ،به اصفهان رفتم .استاد گفت : هر کاری را که آغاز میکنید ، برای رضای خدا و برای کمالات انسانی انجام دهید .
    این حرف تفسیری از آیه فوق بود .
    پس برای زنده کردن هنر در شهر بکوشید ، فرقی نداره چه هنری ، هنرمند انتها نداره .
    اگر دراین هدف مقدس گام بردارید متوجه خواهید شد که هنرمندان همیشه حضور دارند ولی دیده نمیشند .چون حمایت نمیشند .چون گوهر ارزشمندی به نام وجدان بیدار و احساس پاک در خون هنرمند جریان داره و به نظر من کمتر از یک عالم روحانی نیستن .
  • عباس جنابی
  • من هیچی نگم بهتره!
    پاسخ:
    خوب نگو .
    آره گزارش قشنگ بود..
    پاسخ:
    ممنون
    چی بگم والا؟
    افسوس
    سکوت بهتره چون
    نرود میخ آهنین در سنگ...
    شعور بعضی هاشون حتی در سطح سنگ خارا هم نیست.
    و به مردمان رباط
    بیا از هنرمندان خونسار بپرس وضعیت رو بعد نظر بده خواهشا....
    مدیران گلپایگانی یه چیز است و ظلم وارده بر هنرو هنرمندان یک چیز دیگر لطفا خلط مبحث نفرمایید.
    پاسخ:
    ممنون از حضورتون .
    افسوس 

    پاسخ:
    خیلی هم خوب .
    الهی خدا نگذره از کسیکه سلیقه ی شخصیشو به اسم دین به مردم تحمیل میکنه.
    پاسخ:
    الهی آمین .
    بر خلاف نظر مردمان رباط من مسولین را مقصر میدونم و مطلع هستم که چقدر کم کاری میکنند 
    پاسخ:
    قابل توجه مردمان رباط .
    افسوس و صدهزاران افسوس...
    پاسخ:
    خیلی ممنون از ابراز همدردیتون .
    ایشالام کلید تدبیر به این قفل هم میخوره:))
    پاسخ:
    گزارشو حال کردید ؟
  • مردمان رباط
  • سلام برادر محترم اشکال وارده را من در مسئولین اداره ذیربط نمیدانم جریانات خشک غیر قابل تحمل که خود را متولی همه امور میدانند باعث میشود که نه هنر موسیقی بلکه تمام ظرفیت جوان خوانساری یا نابود شود ویا در جای دیگری نمود کند من نمیدانم چه چطور میشود با فاصله 25کیلومتری خوانسار وگلپایگان تعصب مافیائی همه چیزش دگرگون میشود ضربه ای که امروز به بدنه هنر شهر ستان خوانسار وارد میشود را به یک مهم متطلست ومن برای توضیح آن جند دقیقه مصدع اوقات میشوم ولی قول میدم حرفم تعصبی نباشد گریز از دین نباشد و....نیاشد 

    حس ناسیونالیستی بیش از حد وعدم رعایت  حدود وثغور کار را به اینجا کشاند که امروز شاید همه فکر کنند که ضعف هنر موسیقی در خوانسار بخاطر تعصبات دینیست ومثلا فلان آخوند هم پشت کار وایساده  البته که هر وقت به عموم مردم خوانسار ظلمی روا شد برای آن نیز توجیهاتی بوده  یگ وقت گفتند اقا بیائید ادراه جات خوانسار به نقاط مختلف از ابتدای شهر یعنی قودجان تا مرزنگاه تقسیم کنیم که در این صورت خیلی فوائد نیز حاصل مردم میشد این طرح را یک معمم خوانساری عالیقدر دادند اقا، گروهی تاب نیاوردند وچها که نشد خب میتونید بگید اونجا کی به مردم ظلم کرد واز این دست مشکلات زیادست من پیشنهاد میکنم که برای زنده نگه داشتن هنر آواز وموسیقی با مسئولین هماهنگی بعمل آید واز پرداختن به هجویات حرفی حذر کنید .خدا با جماعتست اگر همه قبایل خوانساری به هم دیگر لطف کنند باور کنید اینکه هنر موسیقیائیست که خیلی هم خوبست دلیل واضح آن بربط و کلارینت و ...در محرمست که هیچ یک از آقایان دم ناسازگاری را با آن نزده اند البته که فرهنگ استفاده از امکانات باید مورد بازنگری مجدد مسئولین کهنه کار خوانساری شود من مطمئنم که کافیست همه مسائل را با رعایت ادب والبته مداخله بیجا وبیمورد برخی از افراد بی تخصصست که این ناسیو نالیست را در خوانسار بی محتوا کرده ،حیفست که دوستان وبنویس در جهت کمک وتبیین نظرات تخصصی این قافله را تنها بگذارند وبعد که یک چنین مهمی پیش میاید همه از همه جا پیدایشان میشود .تا زمانیکه در هر خانواده خوانساری وبطور خاص شهر نشینان بحث ناسیونالیستی کنار نرود قصه ظلم هنر موسیقی گرفته تا هنرهای دیگر در گلپیگان به ثبت میرسد راستی چندتا مسول گلپایگانی در خوانسار وجود دارد اینجا باید ناسیونالیستی بکار آید .ممنون 

    پاسخ:
    سلام اخوی
    جدای اینکه از معنای برخی از کلمات سر در نیاوردم (متطلست وثغور ) اما متوجه شدم که شما مشکلات را بر دوش حس ناسیونالیسم گذاشته اید .
    اگر نان به نرخ روز نخوریم مشکلات حل میشود .
    اما شما که بربط(عود) را جزو ادوات موسیقیایی ایام محرم میدانید و یا با پراکنده کردن ادارات دولتی موافقید ،(در تمام دنیا و حتی در ایران و شهرهای همجوار ، سیاست دولتها به متمرکز کردن ادارات در یک نقطه بوده جهت رفاه حال شهروندان) چطور بیان یک واقعیت تلخ را پرداختن به هجویات حرفی میدانید ؟
    چرا فکر میکنید همه هیچوقت حضور ندارند ؟
    چرا حضور را فقط در مناسبتها میبینید ؟
    افتخار همکاری با دوستان و هنرمندان گلپایگانی همیشه برای حقیر باعث خیر و برکت بوده و در این زمینه هیچ گونه تعصبی ندارم .
    پیشنهاد میکنم ضمن بازخوانی پست مورد نظر در ایراد خود تجدید نظر کنید .

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    div>