یادداشتهای یک editman خوانساری

پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۱ مطلب در شهریور ۱۳۸۹ ثبت شده است

صادق هدایت در خوانسار

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ۰۶:۳۵ ب.ظ
 
فیلم "قصه‌های یک زندگی" آخرین ساخته حسن هدایت درباره صادق هدایت می باشد ، یکی از اپیزود های این فیلم به نام تاریکخانه در شهر خوانسار اتفاق افتاده و برگ زرین دیگری است در سند چندین هزار ساله شهر عزیزمان خوانسار ، سالها پیش این داستان را در کتاب سگ ولگرد اثر زیبای صادق هدایت خونده بودم و با دیدن فیلمش نقطه های کور داستان صادق هدایت در ذهنم روشن شد

پیشنهاد می کنم این فیلم رو ببینید ، این فیلم دیروز ( چهارشنبه) وارد گیشه نمایش خانگی شد ،  برای تهیه اون می تونید به ویدئو کلوپهای سطح شهر مراجعه کنید

این فیلم حق‌شناسی کوچکی است از صادق هدایت، نویسنده بزرگی که همیشه دچار اجحاف بوده است.   در این فیلم گوشه‌ای از توانایی این نویسنده  منعکس شده و  فرصتی فراهم شده تاعلاقمندان به این نوع فیلم‌ها به تماشای  این آثار بنشینند   شرایطی مهیا شده تا افراد بیشتری این فیلم را ببینند. در "قصه‌های یک زندگی" که در سه اپیزود به زندگی و آثار صادق هدایت می‌پردازد بازیگرانی چون بهروز شعیبی در نقش صادق هدایت و ارژنگ امیرفضلی، فرهاد بشارتی به ایفای نقش می‌پردازند .

با تشکر از گروه خبری چل چو با مدیریت مهدی حاجی زکی

  • سید شهاب دادگستر

روز سینما

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۸۹، ۱۰:۳۹ ق.ظ
در جلسه کانون فیلم دیروز یک مهمان ویژه از یک

انجمن خوش ذوق داشتیم .

بهمن بنی هاشمی و اسد دنیای ادب و معرفت در حرکتی کاملا

فرهنگی و در خور شان ادب دانان شهر از اعضا کانون فیلم

جهت شرکت در جلسه انجمن این هفته رسما

دعوت خواهی کرد تا به مناسبت روز سینما ادبیات و سینما

یک بار دیگه دور هم جمع بشند

و نمادی از همدلی و یکپارچگی رو به رخ ملت ایران بکشند .

چیزی که برای اعضا جالب بود نگاه تیزبینانه و منحصر به فرد

 این انجمن به دوستان خودشون در عرصه های دیگر فرهنگ و هنر بود .

بد نیست بدونید روز پنج شنبه هم در تهران جشن

چهاردهم سینمای نجیب ایران برگزار میشه .

 

  

  • سید شهاب دادگستر

قرآن ناطق

دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۸۹، ۰۴:۰۳ ب.ظ
 

به قرآن من نگفتم ...

به قرآن من نبودم ...

به قرآن خودش گفت ...

به قرآن ...

تو را به قرآن بگو ...

ترا به قرآن نرو...

ترا به قرآن بیا ...

 ما که فقط یاد نگرفتیم از قرآن مایه بذاریم .

یاد نگرفتیم فقط برای سفر از روی سر مسافر رد کنیم

یاد نگرفتیم تو دادگاه به قرآن قسم بخوریم

یاد نگرفتیم آیت الکرسی رو واسه قبولی سر امتحان بخونیم

یاد گرفتیم اتحاد داشته باشیم

یاد گرفتیم حرف ناحق تو گوشمون نره

یاد گرفتیم زیر بار زور نریم

 یاد گرفتیم عمل به دستورات قرآن ملکه ذهنمون باشه

یاد گرفتیم قرآن رو تفسیر کنیم

یاد گرفتیم منتظر ظهور قرآن ناطق باشیم

دوستان مدعی فرهنگ و آزادی و روشنفکر بیدار باشید و الان که باید حضور داشته باشید صحفه تار نگارها رو مزین کنید به نام قرآن و کمترین کاری که میتونید برای قرآن ناطق انجام بدید اینه که تنفر خودتون رو از رفتار غیر فرهنگی غرب نشون بدید .حتی اگه یک بازدید کننده دارید اجازه بدید تا اون هم آگاه باشه و بدونه که اتحاد انجمن وبلاگ نویسای خوانساری وسعتی به تمام گیتی داره . 

ثابت کنید که ما هم هستیم ...

  • سید شهاب دادگستر

بدون شرح

شنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۸۹، ۰۹:۱۱ ق.ظ
کلی مطلب طنز وغیر طنز به ذهنم اومد که یک سناریوی جدیدبنویسم

اما دیدم  بچه های خوش ذوق وبلاگ نویس خودشون زحمت

این کار رو میکشند .

باور کنید اینجا خوانسار است ...

این کار دشمنه ...

من فقط نفهمیدم اینا پلکان ترقی رو اسیر کردند یا درخت و

یا هردو باهم مجرمند ؟؟؟؟؟؟

دوستی گفت : فرهنگ خوانسار اسیر شده ...

یکی دیگه گفت :این یک جور تهدید از طرف دشمنه ...

شایدم یک سمبل جدیده ...

اصلا شما فکر کنید یکی برای خنده این کارو کرده .

 

  • سید شهاب دادگستر

تبریک

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۸۹، ۰۷:۳۶ ب.ظ

                                            

                       عید سعید فطر مبارک

 

 

  • سید شهاب دادگستر

میخ آهنین

چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۸۹، ۱۰:۰۰ ق.ظ

میخ آهنین فیلمی به کارگردانی مسئولین

سکانس یک

گفتم : آقا شما که خودتون بدترید آخه بنر شهرداری رو با میخ می کوبند به درخت ؟

گفتند : همین الان هماهنگ می کنیم وانصافا جلوی چشم خودم هماهنگ کردند .

سکانس دو

چند روز بعد

دوستم مهدی رو دیدم (ح ) ی عکس براش بلوتوث کردم و

گفتم : مهدی جان وبلاگ من تخصصیه و ترجیحا نمیتونم مطلبای مربوط به شهر بذارم شما زحمت بکش و به گوش مسئولین برسون

گفت : باشه حتما

سکانس سه

چند روز بعد دقیقا یک ماه ازین موضوع گذشته دیدم تو وبلاگ یکی دیگه از دوستان (د) ی فراخوان زدند برای جلسه وبلاگ نویسا با شورا

گوشیم زنگ خورد : حتما بعد از ظهر بیا جلسه

گفتم: چه خبره ؟

گفت : بیا متوجه میشی

سکانس چهار

ساعت چهار همان روز رفتم شورا با دوستم مهدی (ر )

گفتند : (وبگردا) ما مصونیت نداریم . ما حمایت میخواهیم . وضعت بده کسی به ما توجه نمیکنه .چرا کسی جواب مارو نمیده و...

گفتند : (شورا) ما هستیم و حمایت می کنیم .شما با ما در تعامل باشید و اینجا بود که معنی کامل تعامل رو فهمیدم

گفتم : سکوت بهترین راهه . اگر دوستان من هم که دور میز نشستند و هر کدام به طریقی دارند به من میفهمونند که چرا ساکتی واز رفتار من ناراحت هستند بذار ناراحت باشند . البته خودشون هم میدوند ولی دارند تلاش میکنند .شاید حضور بعضیها تلنگری باشه .

 

تو همین فکرا بودم که پیامکی رسید و نوشته بود با عرض شرمندگی کار پیش اومد من میرم وبعد مهدی (ح) وکمی بعدتر مهدی (ر)که از دست (ع.م ) و عکا سیش کلافه شده بود جلسه رو ترک کردند .

کار بالا گرفت و وبلاگ و وبلاگ نویسی تبدیل شد به بررسی مسائل موردی شهر از خرد گرفته تا کلان و شورا هم به تمام سوالات پاسخ دادندو اینکه داریم تو شهر کارخانه میاریم وازین حرفای خوب خوب  

گفت : (خ) من با کارخانه و تاسیسات مخالفم و از جهتی ازین حرفای خوب خوب

گفت:  (ص)بهتره سکوت کنم وگوش بدم

گفتند:(م وم) ما هم اگه حرف بزنیم کسی گوش نمیده .

گفتم: خدایا چه کنم ؟ اینا از پس ی میخ تو درخت بر نمیاند یا کلا چرا ...

گفت :(د) دوستان ما جایی جلسه داریم و وقت تمام شد .

سکانس پنج

گفتم : حالا که شورا واقعا به ما نیاز داره و از فکر جوونا استقبال میکنه بدونه که ما همیشه بودیم و پشتیبان اونها هستیم ولی      

انصافا توجه کنند .

با خودم فکر میکردم نکنه ما وبلاگ نویسا مثل اون میخ تو دل این درخت تنومند شکل زشتی به شهر بدیم و خدا رو شکر همگی امتحان خودمون و پس دادیم و از الان اگر به ما توجه نشه جای میخ و درخت عوض میشه .

راستی بنر این فیلم هم هنوز رو درخت هست .

  • سید شهاب دادگستر

دیزالو

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۸۹، ۰۶:۴۸ ب.ظ
دیزالو نام یکی از ترانزیشنهای معروف و بسیار کار آمد در کار

 تدوین محسوب میشه .

یکی از کاربردهای دیزالو برای نشان دادن گذر زمان در طول فیلمه

که به کارگردان کمک زیادی میکنه .

نمونه دیزالو رو میتونید در انیمیشن تصویر مدیر تارنگار مشاهده کنید .

  • سید شهاب دادگستر

گیوه ...

پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۸۹، ۰۴:۵۶ ب.ظ

گیوه

گیوه ...

  • سید شهاب دادگستر

آرشیو من

دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۸۹، ۰۴:۲۱ ب.ظ

خیلی تو آرشیو گشتم تا بتونم چیزی مناسب با این شبها پیدا کنم ولی دلم

 نیومد از صدای استاد کریم خانی بگذرم .

 

روی مدیا پلیر کلیک کنید و ازین اوج صدا لذت ببرید .

 

  • سید شهاب دادگستر

سفره خالی

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۸۹، ۰۵:۳۳ ب.ظ

شاید این شعرو خیلیا خونده باشید . اما خوندن دوباره مطمئنا خالی از لطف نیست .

 

یاد دارم در غروبی سرد سرد

میگذشت از کوچه ما دوره گرد

داد میزد : کهنه قالی میخرم

دسته دوم جنس عالی میخرم

کاسه وظرف سفالی میخرم

گر نداری کوزه خالی میخرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست

ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟

بوی نان تازه هوشش برده بود

اتفاقا مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت آقا سفره خالی میخرید ؟

 

التماس دعا

  • سید شهاب دادگستر
div>